کد مطلب:122769 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:356

نتوانستم صبر کنم
از بریده نقل شده است: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در منبر خطبه می خواند. حسن و حسین علیهماالسلام در حالی كه پیراهن سرخ رنگ در برداشتند، افتان و خیزان می آمدند كه ناگهان پایشان لغزید و بر زمین افتادند.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله از منبر پایین آمد و آنان را از زمین بلند كرد. سپس فرمود: سخن خداوند درست است كه می فرماید: (انما اموالكم و اولادكم فتنة). [1] همانا كه اموال و اولاد شما سبب امتحان شما خواهد بود دیدم كه این دو بچه افتان و خیزان می آیند، نتوانستم صبر كنم، سخنم را قطع كردم و از منبر پایین آمدم و آنان را از زمین برداشتم. [2] .

حال می گوییم: یا رسول الله! وقتی دیدی حسن و حسین بر زمین افتادند، نتوانستی صبر كنی و از منبر پایین آمدی، اگر در قتلگاه، حسینت را با آن حال می دیدی چه می كردی؟ اگر تابوت حسن را می دیدی كه هفتاد تیر بر جنازه زدند، چه حالی پیدا می كردی؟



ای آنكه جلوه ای ز جمال خدا تویی

فرزند فاطمه حسن مجتبی تویی



پور علی و سبط نبی فخر كاینات

نور و سرور و چشم و دل مرتضی تویی



میلاد تو به نیمه ی ماه خدا بود

یعنی كه جلوه ای ز كمال خدا تویی



حسنت چنان شبیه پیمبر بود كه من

در حجر حیرتم كه مگر مصطفی تویی



بعد از علی به مسند حق بهر مسلمین

رهبر تویی امام تویی پیشوا تویی



شادی فزای خانه ی وحی كه بر نبی

آن كوثری كه كرد خدایش عطا تویی





[ صفحه 471]





هنگام رزم همچو علی تیغ می زنی

هنگام صلح مظهر صلح و صفا تویی



در راه پایداری قرآن ز دست خلق

آن كس كه خورد خون جگر سالها تویی



آن قهرمان كه با همه ی قدرت از عدو

بهر خدا شنید بسی ناسزا تویی



صلح تو شد مقدمه ی نهضت حسین

بنیانگذار واقعه ی كربلا تویی [3] .



پروردگارا! این میلاد باسعادت را بر مسلمانان مبارك گردان.

بارالها! به دل بند زهرا، حسن مجتبی اعمال ما را قبول بفرما.

خداوندا! شب های قدر در پیش است، ما را از فیوضاتش محروم مفرما.

آمین یا رب العالمین!


[1] سوره انفال، آيه ي 28.

[2] كشف الغمه، ج 1، ص 522.

[3] شعر از سيد محمد خسرونژاد.